امروز هر دو اینجا هستیم ، وقت آن است اینکه ما مثل بزرگسالانی که هستیم صحبت می کنیم ، من نمی فهمم چرا نگرش شما ، اگر از وقتی شروع کردیم چیزی که من به شما گفتم که ازدواج کرده ام و همچنین با شما صحبت کردم از فرزندانم به شما گفتم که فقط لحظه ملاقات است صمیمی بین این دو ، شما آن را پذیرفتید ، رابطه شروع شد و همه چیز خوب بود ، من شما را انکار نمی کنم ، به شما عادت کرده ام ، به توجه شما ، به مهربانی شما من نمی خواهم شما را تمام کنم ، اما هیچکدام من می توانم به شما اجازه دهم که مرا انتخاب کنید بین شما و خانواده من ، زیرا جواب را از قبل می دانید بگذارید واضح صحبت کنیم ، ما بزرگسال هستیم و نه کودکانی که عشق بازی می کنند ، بیایید به وضوح صحبت کنیم ، و بیایید بالغ شویم هر دوی ما ، اگر می خواهید بیایید به همین ترتیب ادامه دهیم ما تاکنون آمده ایم ، بدون ادعا زیرا من در کنار خانواده ام هستم شما همسر و فرزندان من را می شناسید ، شما با آنها دوست باشید ، و آنها آنها از شما قدردانی می کنند ، اما من نمی فهمم تئاتر ارزان شما ، یا شما آن را می گیرید به طور جدی رمانی را که می بینید ، من با آنچه احساس می کنم روشن هستم خانواده من مقدس هستند ، همسر من این برای من مقدس است و من هرگز به آن فکر نمی کنم تسلیم شوید ، بنابراین بیایید هر دو به روشنی صحبت کنیم و به من بگو اگر می خواهید ما اینگونه ادامه دهیم ، یا اینکه قبلاً تمام کردیم ، اگر تصمیم گرفتید که تمام شود من نمی خواهم که شما با کمیک همراه باشید که شما همه چیز را به همسرم می گویید بین ما بود ، زیرا من اجازه نمی دهم که خود را باج خواهی کنم شما دختر نیستید ، و من بکارت شما را نوشیدم ، بنابراین به عنوان یک زن بالغ فکر کنید که هستید بگذارید واضح صحبت کنیم ، ما بزرگسال هستیم و نه کودکانی که عشق بازی می کنند ، بیایید به وضوح صحبت کنیم ، و بیایید بالغ شویم هر دوی ما ، اگر می خواهید بیایید به همین ترتیب ادامه دهیم ما تاکنون آمده ایم ، بدون ادعا زیرا من در کنار خانواده ام هستم